تغذیه

تغذیه عملی اسب

تغذيه عملي اسب

مقدمه :

مالكين اسب علاقمند ميباشند كه در مديريت خوراكدهي خود بهترين وضعيت ممكن رابراي بدست آوردن بهترين كارآيي در حيوان  آماده نمايند. براي شناخت اهميت تغذيه در هر وضعيتي ، نياز به روشي سيستماتيك جهت اطمينان از اينكه همه عوامل مناسب تغذيه اي در ارتباط با وضعيت حيوان شناخته شده ميباشند. يكي از اين روشها در اين بخش مورد بررسي و مطالعه قرار ميگيرد. در شروع بايد عوامل حيواني را تعيين نمود ، همچون مرحله زندگي ، محيط آن و نيز وضعيت حيوان . سپس عوامل جيره اي مانند كيفيت ، كامل بودن ، متعادل بودن ، در دسترس بودن مواد مغذي و خوشخوراكي بايد تعيين گردد. اين اطلاعات براي رسيدن به يك روش مناسب خوراكدهي ، توضيح مسائلي همچون در دسترس بودن جيره ، روش خوراكدهي ، و اشتهاي حيوان مورد نياز ميباشد.

 

عوامل مربوط به حيوان   امتياز وضعيت بدني و وزن

امتياز وضعيت بدني در خيلي از  گونه ها به عنوان راهنما يا ابزاري جهت رسيدن به جيره اي متناسب از لحاظ مواد مغذي و سطح مصرف خوراك در حيوان بكار ميرود . اين امتياز بايد به همراه وضعيت فيزيولوژيكي ، پيشينه جيره و وزن بدن اسب بكار رود. توضيح در رابطه با امتياز وضعيت بدني در زير آورده شده است .

 

  • نزار

حيوان خيلي لاغر به نظر ميĤيد ، زوائد عمودي (  بخش بالايي ستون مهره ها ) ، دنده ها ، ابتداي دم ، محل استخوان هيپ ، و استخوان خاجي ( ناحيه كپل ) بطور چشمگير مشخص ميباشد ، ساختمان استخواني مربوط به جدوگاه ، شانه ها ، و گردن بسادگي مشخص ميباشد و بافت چربي را نميتوان در اين بخشها احساس نمود.

 

 

  • خيلي لاغر

حيوان لاغر ميباشد ، مقدار كمي چربي روي پايه روائد عمودي ، زوائد عرضي ( بخشهايي از ستون مهره ها كه به اطراف بدن كشيده شده و در ناحيه كمره قرار دارند) ستون مهره ها در ناحيه كمري گرد احساس ميشوند ، زوائد عمودي ، دنده ها ، ابتداي دم ، محل استخوان هيپ ، و استخوان خاجي مشخص ميباشند ، جدوگاه ، شانه ها و ساختارگردن كمي قابل تشخيص ميباشند.

 

 

 

  • لاغر

چربي تقريبا نيمي از زوائد عمودي را پوشانده است ، زوائد عرضي را نميتوان احساس نمود ، مقدار كمي چربي روي دنده ها را گرفته ، زوائد عمودي و دنده ها بسادگي قابل تشخيص ميباشند ، ابتداي دم مشخص ميباشد ولي تك تك مهره ها را نميتوان رويت نمود ، استخوان هيپ به نظر گرد ميĤيد اما بسادگي قابل تشخيص است ، استخوان خاجي قابل تشخيص نميباشد ، جدوگاه ، شانه ها و گردن بصورت برجسته ميباشد.

 

  • متوسط به سمت لاغر

كمي برآمدگي بر روي پشت مشاهده ميگردد، خط خارجي روي دنده ها كمي قابل تشخيص ميباشد ، ابتداي دم بسته به تركيب آن برجستگي دارد و چربي را ميتوان دور آن احساس نمود ، استخوان هيپ قابل تشخيص نميباشد ، جدوگاه ، شانه ها و گردن بصورت لاغر مشاهده نميگردد.

 

  • معتدل

ناحيه پشت صاف ميباشد ( بدون انحناء و لبه ) ، دنده ها مشاهده نميشوند ولي بسادگي احساس ميگردند ، چربي در اطراف ابتداي دم باعث شروع احساس اسفنجي ميشود ، جدوگاه ظاهري گرد در بالاي زوائد عمودي ايجاد كرده ، شانه ها و گردن بصورت نرم با بدن در ارتباط ميباشند.

 

 

 

  • متوسط به سمت گوشتالو

مقدار كمي انحنا به سمت پايين در ناحيه پشت ديده ميشود ، چربي روي دنده ها بصورتاسفنجي ميباشد ، چربي دور ابتداي دم به آن حالتي نرم داده است ، در اطراف جدوگاهتجمع بافت چربي بوجود آمده ، و در امتداد اطراف گردن كشيده شده است.

 

  • گوشتالو

انحناي پشتي ميتواند وجود داشته باشد ، تك تك دنده ها را ميتوان احساس نمود ولي بين دنده ها چربي قابل توجهي  احساس ميگردد ، چربي اطراف ابتداي دم را بصورت نرم درآورده است ، در طول جدوگاه چربي ذخيره شده ، و در امتداد گردن نيز مشاهده ميگردد.

 

  • چاق

انحناي پشتي وجود دارد ، با مشكل ميتوان دنده ها را احساس نمود ، چربي دور ابتداي دم بسيار نرم شده ، منطقه جدوگاه پر از چربي احساس ميگردد ، منطقه پشت شانه نيز چربي دار احساس ميگردد ( پر از چربي شده) ، گردن كلفت به نظر ميĤيد ، در اين قسمتها چربي در لايه هاي داخلي ذخيره شده است .

 

  • خيلي چاق

انحناي پشت بخوبي مشاهده ميگردد، لكه هاي چربي روي دنده ها مشاهده ميگردد ، تجمع چربي در ابتداي دم حالت برآمده به آن داده است ، در طول جدوگاه ، پشت شانه ها ، و گردن چربي در لايه هاي داخلي ذخيره شده ، ناحيه كفل پر از چربي مي باشد.

تعيين وزن بدن اسب به دلايل زيادي مفيد ميباشد. تخمين مقدار خوراك مورد نياز ، تعيين اينكه جيره حاضر به اندازه مناسب ميباشد يا نه ، و استفاده در تغييرات مربوط به وضعيت سلامتي حيوان . بطور ايده آل نياز به يك مقياس چشمي يا قابل دسترس در مزرعه مفيد به نظر ميرسد. نوارهاي وزن ، كه بوسيله اندازه گيري دور سينه كار ميكنند ، اگر بصورت اصولي مورد استفاده قرار گيرند ميتوانند بخوبي و درست وزن بدن را تخمين بزنند. منطقه اي از دور سينه كه بايد اندازه گيري شود درست پشت جدوگاه و آرنج متعاقب جايي كه اتساع مربوط به تنفس در آنجا مشاهده ميگردد. از نوارهاي وزني در اواخر آبستني درماديانهاي آبستن نميتوان بدرستي استفاده نمود. اين نوارها همچنين بدرستي نخواهندتوانست تغييرات كوچك در وزن كه ميتواند تاثير بر كارآيي حيوان داشته باشد را نشاندهند. ولي به هر حال ، نوارهاي وزني نسبت به تخمين چشمي بيشتر مورد استفاده دارند.

 

سطح توليد

مرحله زندگي حيوان تعيين كننده ميزان نياز آن به مواد مغذي ميباشد. عموما ، بيشتر شدن فعاليت در اسب ، يا در مرحله انتهايي آبستني بودن ، شيردهي ، رشد سريع ، يا كار سنگين نيازهاي آن را به مواد مغذي افزايش خواهد داد. همچنين در زمان انتهاي آبستني ، شيردهي ، و رشد سريع محدوده مربوط به مواد مغذي بطور متناسب باريك ميگردد ، و جيره هاي حاشيه اي احتمال ايجاد مشكل را بيشتر خواهند نمود. در تخمين اوليه ، اسبها براي رفع نياز خود به انرژي ، غذا مصرف مينمايند. اسبها از انرژي براي تامين نيازهاي مربوط به ثبات فرآيندهاي متابوليكي كه به حيوان تحميل ميگردد و نيز براي زنده بودن حيوان لازم است استفاه ميكنند. به نظر درست ميĤيد كه ميزان كل انرژي ( و ديگر مواد مغذي ) مورد نياز در ارتباط با نيازهاي انرژي نگهداري اسبها توضيح داده شود. نيازهاي انرژي مربوط به نگهداري اغلب جمع انرژي مورد نياز براي تامين نيازهاي پايه و نيازهاي مربوط به اعمال روزانه حيوان ميباشد. نيازهاي پايه مربوط به انرژي براي تامين اعمال پايه فيزيولوژيكي ، هضم ، جذب ، و برداشت خوراك ، و براي نگهداري دماي بدن در محيطهاي خيلي سرد يا گرم ميباشد. چون بسياري از اسبها براي توليد مثل در هنگام بزرگسالي و در حد نگهداري مورد استفاده قرار ميگيرند ، ما شرح در رابطه با نيازهاي اين حيوان را از اين بخش شروع ميكنيم.

 

نريان بالغ در فصل غير توليد مثل ،اخته شده ، ماديان

اسبهاي بالغي كه به كار سخت اشتغال نداشته و نيز در فصل توليد مثل نباشند براحتي خواهند توانست از گراسهايي كه داراي كيفيت مطلوب ميباشند به تنهايي و بدون دانه استفاده نمايند. درزماني كه كار شروع ميگردد انرژي اضافي نياز ميشود كه ميتواند با افزايش علوفه مصرفي يا اضافه نمودن كنسانتره هاي داراي منابع انرژي به جيره حيوان اين نياز را بر طرف نمود.

 

آبستني ماديانهاي بالغ

ماديانهايي كه داراي وضعيت مناسب در هنگام تلقيح ميباشند  از كمترين مشكل سخت زاييبرخوردار خواهند بود. در هنگام آبستني ، توده مربوط به جنين تا سه ماهه آخر آبستني نياززيادي را بر مادر تحميل نميكند. بنابراين ، ماديان خواهد توانست بصورت يك  اسب بالغ تارسيدن به آن زمان تغذيه گردد. ماديانهاي آبستن تا هفت ماهگي قادر خواهند بود كه بهسواري دادن و كار بصورت يك حيوان غير آبستن بپردازند. از هفت ماهگي تا نه ماهگيماديان آبستن نبايد  به كارهايي همچون پرش ، تاخت سخت يا ديگر ورزشهاي سنگينگمارده شوند . در دو ماه آخر آبستني ، كار تمرين بايد به قدم زدن محدود گردد. زماني كه يك ماديان آماده زايمان ميگردد ، بايد كمي چاق باشد ( امتياز وضعيت بدني 6 – 7 ) تا اينكه شما اطمينان پيدا كنيد كه ماديان در هنگام زايمان و پس از آن مشكلي را پيدا نخواهد نمود. توليد شير براي كره مقادير بالايي از مواد مغذي را كه در حيوان ذخيره شده بود را آزاد خواهد نمود ، و اگر حيوان در هنگام زايمان كمي چاق باشد راحتتر خواهد توانست استرس شيردهي را تحمل نمايد و نيز براي آبستني بعدي نيز شروع بهتري را خواهد داشت ( ماديانها بر خلاف گاوها مشكل سخت زايي را كمتر خواهند داشت اگر كمي چاق باشند)

 

شيردهي

پس از زايمان ، ماديانها نياز به افزايش مقادير بالايي از انرژي ، پروتئين ، و مواد معدني در جيره براي تامين نياز شيردهي كره خود خواهند داشت . بسياري از  ماديانها اگر بر روي يك مرتع با علوفه با كيفيت به چرا مشغول باشند خواهند توانست نياز خود را تامين نمايند. ( عاقلانه خواهد بود كه نمكهاي مواد معدني و نيز دي كلسيم فسفات بصورت آزاد و در تمام مدت در اختيار ماديانها قرار گيرد.) اگر گراسها از كيفيت خوبي برخوردار نباشند ، از دانه ها ميتوان براي تامين  نياز آنها در جيره استفاده نمود. بهرحال ، اگر ماديان براي ثابت نگهداشتن توليد شير خود نياز به مصرف دانه داشته باشد ، اقتصادي تر اين خواهد بود كه هر چه زودتر كره از شير گرفته شود و دانه اي كه براي توليد شير به ماديان داده ميشود براي افزايش وزن به كره داده شود. معمولا ماديانها در ماههاي تير و مرداد ( جولاي و آگوست ) شروع به از دست دادن وزن خواهند نمود و آن بدين دليل ميباشد كه مراتع به اندازه كافي رشد نكرده و كره اسب نياز به مواد مغذي بيشتري را در مقايسه با برداشت ماديان از  علوفه مرتع خواهد داشت. پس كره اسب زماني كه حدودا چهارماهه ميباشد ميتواند از شير گرفته شود. كره ها را ميتوان در كنار ماديان تا شش ماهگي نگهداشت اگر از نظر سلامتي ماديان مشكلي را نداشته باشد. در زمان از شير گيري ماديان بايد جدا از كره نگهداري شود و براي رفع نيازهاي آن جيره يك اسب بدون كار بالغ كفايت ميكند مگر اينكه ماديان لاغر باشد و نياز به دانه براي برگشتن به وضعيت خوب بدني در دستور كار قرار داده شده باشد. پستان ماديان بزرگ شده كه در لمس بصورتي سفت خواهد شد. فشار شير در داخل پستان از پايان شيردوشي ( مصرف كره ) سبب پايين آمدن توليد شيرميگردد ، پس دوشش ماديان براي كمك به كم كردن فشار فقط باعث كاهش آهستهفرآيند توليد خواهد شد. اين مسئله حداقل 30 روز طول ميكشد كه باعث توقف توليد شيرو كم شدن توليد ميگردد. در اين مدت نبايد ماديان كنار كره برگردانده شود. توصيه ها براين است كه كره ها را در كنار اسبهاي بالغ نيز نگهداري نكنيد مگر اينكه اجبار داشته باشيد.

 

كره ها

توليد شير در ماديانها دو ماه  بعد از زايمان به اوج خود رسيده و تا چهار ماه حدود 50درصدانرژي و پروتيئن  حدود 30 درصد كلسيم و فسفر مورد نياز كره را تامين مينمايد. بنابراين ، زماني كه ماديان قادر به تامين نياز غذايي كره به دليل كمبود توليد شير نميباشد ، تغذيه مرحله اي قادر به تامين كمبود مربوطه خواهد بود.

اولين غذاي جامدي كه كره خواهد خورد ، مدفوع مادرش است. تصور ميشود اين عمل در آغشته شدن روده هاي كره با ميكروارگانيسمهاي ضروري براي هضم نرمال خوراك اهميت دارد. انتظار ميرود كه كره در سن دو هفتگي از حالت اسهال خارج گردد ، زماني كه كره شروع به خوردن مواد خشبي مينمايد. اگر در كره بالا رفتن درجه حرارت يا بيماري مشاهده نميشود ، شما ميتوانيد اجازه دهيد كه اسهال به خودي خود برطرف گردد ، كه معمولا يك تا دو هفته طول ميكشد.  اگر ميخواهيد به توقف اسهال كمك نماييد ( اگر تداوم داشت ) ، شما ميتوانيد 60cc  از كائوپكتات ( داروهاي جاذب ضد اسهال ملايم )دوبار در روز تا توقف اسهال مصرف نماييد ، اما براي طولاني تر از سه روز مصرف نكنيد. از مصرف كائوپكتات بعد از توقف اسهال استفاده نكنيد. اگر اين درمان جواب نداد ، دامپزشك بايد نسبت به ايجاد مشكلات ديگر كره را مورد معاينه و ارزيابي قرار دهد. تغذيه مرحله اي را ميتوان از سن يك هفتگي شروع نمود . اگر كره ها در كنار مادرانشان باشند بسرعت خوردن دانه ها را ياد خواهند گرفت . براي كمك به شروع برداشت كره از دانه ها ميتوانيد دانه ها را در دهان كره بگذاريد . مطمئن شويد كه تغذيه مرحله اي در نزديكي جايي كه ماديان و كره اش بيشترين وقت خود را ميگذرانند قرار دارد چرا كه بدين ترتيب حيوان ترغيب به مصرف اين خوراك ميگردد. خوراكي كه براي تغذيه مرحله اي بايد براي حيوان مهيا گردد حاوي حداقل 16% پروتئين ، كيفيت بالا ، و خيلي خوشخوراك باشد . خوراكهاي پلت شده بدين منظور بهترين ميباشند چرا كه به سرعت خورده ميشوند و مطمئن خواهيم بود كه همه مواد مغذي مصرف شده است . در اين خوراكها مواد با ملاس با يكديگر پيوستگي پيدا كرده اند و شبيه به گل شده اند ،  و مواد معدني و همچنين پروتئين در مخلوط باقيمانده و از دسترس كره بصورت گرد و غبار خارج نميشود . كره ها معمولا فقط يك پوند ( 450 گرم ) خوراك را در طول روز و در طي اولين ماه زندگي خود مصرف ميكنند ، ولي مقدار مصرف بتدريج افزايش خواهد يافت و تا 10 پوند ( 5/4 كيلوگرم )  در روز در زمان از شير گيريخواهد رسيد. در هنگام از شيرگيري مطمئن شويد كه هميشه خوراك تميز و باكيفيت دردسترس حيوان قرار دارد . در مورد كره هايي كه بعد از ، از شيرگيري بيش از حد مصرفميكنند احتمال كوليك و  يا تركيدگي معده بالا ميرود. اگر كره در سيستم مصرف آزاد چاقگردد ، شما ميتوانيد با محدود نمودن خوراك مصرفي اين اشكلات را بر طرف نماييد. تا سن يك سالگي ، كره ها معمولا بصورت آزاد  كم خوراك مصرف ميكنند.

 

كره هاي نوزاد

در صورت امكان ، حداقل يك ليتر آغوز ( شير ترشح شده از ماديان در 24 ساعت بعد از زايمان ) بايد به مصرف كره برسد كه زمان مصرف 2 (بهترين) تا 18 ساعت اوليه زندگي حيوان ميباشد. اين شير حاوي آنتي باديهايي است كه از كره در مقابل بيماريها تا زمانيكه سيستم ايمني حيوان به كارآيي مناسبي برسد محافظت مينمايد. اگر  آغوز مادر در دسترس نبود ، آغوز ماديانهاي ديگر را ميتوان در اختيار كره قرار داد. اگر هيچ آغوزي در دسترس نبود ، بايد با يك دامپزشك مشورت نمود. جانشين  براي شير وجود دارد ، ولي ممكن است در لحظه مورد نياز نتوان آنها را پيدا و از آنها استفاده نمود. بنابراين ، تا زماني كه بتوانيد جانشين مناسبي براي شير پيدا كنيد ميتوانيد از يك جانشين شير مخصوص گوساله كه حاوي آهن ميباشد استفاده كنيد ( از جانشين شير مخصوص گوساله كه بدون آهن ميباشد استفاده نكنيد) . اگر شما قادر به تهيه جانشين شير مخصوص گوساله هم نميباشيد، شما ميتوانيد از مخلوط 4 قاشق چاي خوري گلوكز ( دكستروز ) در يك ليتر شير 2% چربي را تا زماني كه يك جانشين شير مناسب پيدا كنيد استفاده نماييد. شما نياز نداريد كه كره را با بطري شير دهيد و نيز نيازي نخواهيد داشت كه شير را گرم كنيد. براي ياد دادن كره به نوشيدن شير ميتوانيد انگشت خود را در دهان كره قرار دهيد تا شروع به مكيدن نمايد ، سپس همانطوريكه كره در حال مكيدن انگشت شما ميباشد سر حيوان را داخل سطل شيرنماييد تا شير بنوشد . يكبار كه كره از شير داخل سطل شير نوشيد ، سطل را در محلي كه قادر به نوشيدن آن باشد قرار دهيد . از يك دلو با رنگ روشن استفاده كنيد كه نور منعكس شده از آن بتواند حيوان را نسبت به خود جلب نمايد . هر زمان كه شير را در داخل دلو قرار ميدهيد تا اينكه گوساله آن را بنوشد حيوان ميفهمد كه زمان عوض شدن شير داخل دلو فرا رسيده و از آن مصرف مينمايد . يك دلو ديگر را ميتوان براي خوراك آماده شده براي سيستم تغذيه مرحله اي در جايگاه انفرادي و دركنار دلو شير در نظر گرفت كه ميتواند حاوي خوراكي پلت شده با حداقل 18% پروتئين باشد . قرار گرفتن مقداري از اين خوراك باعث تشويق به شروع مصرف غذاي خشك توسط كره ميگردد. محدود نمودن مصرف كره از شير تا حدود 5 گالن (19 ليتر) ميتواند باعث تشويق كره به مصرف غذاي پلت شده گردد. آب تازه و تميز بايد بطور آزاد در جايگاه وجود داشته باشد ، به همراه آنوجود علوفه خشك خرد شده نيز ميتواند مفيد واقع گردد. پس از 6 هفته ، ميزان مصرفشير را هفته اي يك گالن كاهش دهيد تا ميزان مصرف خوراك خشك افزايش يابد. تاهنگام 10 هفتگي يك كره بايد بتواند بكلي تمامي نيازهاي خود را از خوراك خشك تاميننمايد. مصرف خوراكهاي پلت شده و علوفه خشك با كيفيت را ادامه دهيد .

 

از شيرگيري كره تا يكسالگي

كره هاي از شيرگرفته شده و كره هاي تا يكسال هنوز در حال رشد ميباشند ، بنابراين نيازدارند كه كنسانتره غليظتري را در خصوص مواد مغذي نسبت به اسبهاي بالغ مصرف نمايند. جداول 1 ، 2 و 3 برخي از اين نيازها را نسبت به مواد مغذي نشان  ميدهند.

 

Table 1. Digestible Energy Requirements of Growing Horse (Mcal).

Age (mos.)                    Mature Weight

440      880

3              7.4      11.5

6              8.8     13.0      15.6           16.9

12             8.2     13.8      16.8           18.9

18             8.1     14.4      17.0           19.1

24             8.1     13.9      16.5           19.3

 

 

 

 

 

Table 2. Minimum Crude Protein Requirement (Percent in Ration).

% In Ration           % of Live Wt. Fed/Day*

Mature idle horse           8.5                                     1.5

Pregnancy (last 90

11.0            1.5  days)

Lactation (first 4

14.0            2.0  mos.)

Foals (creep feed,

18.0            2.8  nursing)

Weanlings                 16.0                                    2.3

Yearlings (12

13.5            1.9  mos.)

Yearlings (18

11.5            1.7  mos.)

Two year olds                10.0                                    1.5

 

 

 

 

 

 

 

Table 3. Calcium-Phosphorus Requirement for Horses as Percent of Ration

Calcium

Phosphorus (%)

(%)

Mature maintenance                0.30                    0.20

Mares- last 90 days pregnancy          0.50                    0.35

Lactating mares (first 4 mos.)           0.50                    0.35

Foal (creep feed; first 6mos.)            0.85*               *06.0

Weaning                           0.70                    0.50

Yearling (12 mos.)                   0.55                    0.40

Yearling (18 mos.)                   0.45                    0.35

Two year olds                      0.45                    0.35

Mature horses, all levels of work       0.30                    0.20

* These levels may be too low for foals being fed for maximum growth. The values should be Ca = 1.0% and P = 0.80% for foals  being fed all they can eat.

 

بيشتر كره هاي از شير گرفته شده و يكساله به علوفه اي با كيفيت بالا بعلاوه برخي دانه ها نياز دارند تا اينكه بتوانند تمامي نيازهاي خود را تامين نمايند . مشكل عمومي براي اين دسته از حيوانات اين است كه آنها اغلب داراي شكمهاي بزرگ ميگردند. اگر به چنين مواردي برخورد نموديد ، آنها يا داراي انگلهاي كرمي هستند ، كه در اين صورت بايد با دارو نسبت به از بين بردن كرمها اقدام نمود و يا اينكه كيفيت خوراكي كه در اختيار آنها ميباشد مناسب نيست و شكم پر كن ميباشد بدون اينكه نيازهاي حيوان را تامين نمايد در اين صورت نيز بايد نسبت به تغيير كيفيت  خوراكهاي مصرفي اقدام لازم صورت پذيرد تا مشكل برطرف گردد.

 

اسبهاي نر ( نريانها )

در فصل جفت گيري ، ميزان انرژي جيره براي اسبهاي نر بايد افزايش پيدا نمايد تا اينكه نيازهاي مربوط به اين فصل و فعاليتهاي مربوطه را پوشش دهد. بسياري از مالكين اسب فكر ميكنند كه جيره هاي مربوط به اين دسته از حيوانات نياز به افزايش پروتئين نيز دارند اما اين تفكر غلط ميباشد و اين اسبها نياز به بالا رفتن پروتئين جيره ندارند. نياز به پروتئين براي توليد تمامي اسپرم مورد نياز فصل جفت گيري فقط سه پوند ميباشد . در اين فصل عاقلانه ترين كار اين خواهد بود كه اسب نر ( نريان ) در بدو ورود به اين فصل داراي وضعيت بدني مناسبي باشد ( امتياز وضعيت بدني مناسب 6 – 7 ميباشد ) .

 

اسبهاي پيرتر

ثابت نگهداشتن وزن در اسبهاي پيرتر امر مهمي ميباشد زيرا ايجاد افزايش وزن در اينحيوانات خيلي مشكل ميباشد. به دليل فرسوده بودن و يا از دست دادن دندانها در اين اسبها به ندرت اسبي را ميتوان يافت كه بتواند بدرستي عمل جويدن را بر روي خوراكهااعمال نمايد. اين حيوانات ممكن است نياز به خوراكهايي خرد شده و يا بصورت كامل پلت شده داشته باشند. جيره هاي كامل پلت شده براي سلامتي اسبها ميتواند مصرف گردد ، اما اسبها اغلب با مصرف اين خوراكها به خوردن چوب ، آخورهاي خود ، يا مواد بافته شده روي ميĤورند. دليل آن ساده است . آنها بسرعت غذاهاي پلت شده را مصرف ميكنند و براي مدت طولاني بيكار ميمانند . از طرف ديگر خوراكهاي پلت شده ازحجم مناسبي نيز براي پر كردن شكم حيوان برخوردار نبوده بدين ترتيب حيوان احساس گرسنگي خواهد كرد.

سيستم گوارش اسبهاي مسنتر ممكن است به نحو مطلوب ( مانند اسبهاي تازه بالغ ) عمل نكند كه در اين صورت بايد از خوراكهاي داراي كيفيت بالاتر از نرمال و با تاكيد ويژه روي پروتئين ، فسفر و فيبر استفاده شود. اما اگر آنها مشكلات كليوي و كبدي داشته باشند ،  از مصرف خوراك با پروتئين بالا شامل علوفه لگوم خودداري شود. اسب همچنين دچار كاهش وزن ميشود حتي اگر داراي اشتهاي خوبي باشد. براي كمك به ثابت نگهداشتن وزن ميتوان از برنامه هاي تجويز دارويي در دسترس استفاده نمود. توصيه عمومي براي اسبهاي مسن تهيه جيره هايي با 12% پروتئين و 3/0% فسفر ميباشد. انرژي مورد نياز بايد در حد نيازهاي نگهداري باشد و امتياز وضعيت بدني بين 5 – 7 ثابت گردد. اگر اسبهاي جوانتر در هنگام خوراكدهي بر اين اسبها براي خوردن خوراك پيشي ميگيرند بايد به آنها بصورت تك تك غذادهي نمود.

 

كارآيي اسبها

كارآيي اسبها را ميتوان در سه بخش تقسيم بندي نمود ـ گروه استقامت ( در زمان طولاني انجام دادن كار ، بين 15 – 25 كيلومتر در ساعت به مسافت حداكثر 120 كيلومتر در روز ) ، گروه نيمه استقامت  ( اسبهايي كه به مدت چندين دقيقه با 75 – 95 % توان خود كار انجام ميدهند) ، و گروه سرعت ( در زمان كوتاه ، همه تلاش خود را مينمايند). بعلاوه آب و نمك مناسب ( الكتروليتها ) نيز بايد در اختيار حيوان باشد و از طرف ديگر عامل مهم انرژي نيز بايد در جيره لحاظ گردد. خوراكهاي پر انرژي همچون دانه غلات و چربي اين امكان را به اسب خواهند داد كه نياز مربوط به انرژي خود را تامين نمايند. در اين زمان هم حداقل 50% جيره بايد از مواد خشبي تشكيل شده باشد .  با اضافه نمودن چربي به جيره ميتوان بدون تغيير معني داري در حجم جيره نسبت به افزايش غلظت انرژي اقدام نمود. تغذيه چربي باعثپايين تر آمدن توليد حرارت در طي عمل هضم و متابوليسم ميگردد كه در مقايسه باخوراكهاي حاوي مواد خشبي و پروتئيني ميتواند گليكوژن بيشتري را در عضلات ذخيره نمايد.

كمي افزايش در پروتئين مناسب است ، ولي ، بيش از حد نبايد اين كار انجام گردد. پروتئين بيش از اندازه ميتواند باعث كاهش كارآيي با افزايش توليد حرارت ، و افزايش تلفات آب و الكتروليتها ناشي از خارج نمودن ازت اضافي از بدن صورت گردد. بدين ترتيب كارآيي حيوان بيشتر نخواهد شد.

 

محيط

جايگاه

بيشتر اسبها به نظر ميĤيد كه ترجيح ميدهند در خارج از جايگاههاي بسته حضور داشته باشند ، اما جايگاه ميتواند حيوان را از گزند هواي داغ ، نور شديد خورشيد ، بارانهاي سرد ، بوران ، و بادهاي شديد و سرد در امان نگهدارد. بطور كلي ميتوان دو نوع مكان را بصورت اصولي براي اسبها تعريف نمود ، مراتع و اصطبلها .

مراتع

اسبهايي كه در مراتع نگهداري ميشوند بايد جايگاههايي كه جلوي آنها باز ميباشد و بعبارت ديگر جايگاههايي كه از سه طرف بسته هستند در اختيار داشته باشند. بيشتر اسبها فقط زماني كه ميخواهند خوراك مصرف نمايند و يا زمان استفاده از سايه و يا جلوگيري از آسيب بادهاي سرد به داخل بخش سقفدار ميروند . جهت جايگاه بايد به سمتي باشد كه از كوران در زير سقف جلوگيري شده و نيز از كمترين نور خورشيد در زمستان حداكثر بهره برده شود. عمق بخش سايه دار بايد حداقل 20 فوت ( 6 متر) باشد تا اينكه حقاظت مناسبي صورت پذيرد. فضاي خروجي پهني را بايد براي اسبها در نظر گرفت ، چرا كه اسبهايي كه در زير يك سقف قرار ميگيرند مستعد جنگيدن و نزاع با يكديگر در يك محيط كوچك و محدود ميباشند بويژه اگر با يكديگر خوراك مصرف نمايند .  ايده آل اين ميباشد كه ، آبخوريها خارج از محل مسقف قرار داده شوند. تغذيه اسبها بصورت گروهي ميتواند صورت پذيرد بشرطي كه مديريتهاي خاصي اعمال گردد. اگر از يك آخور استفاده ميشود بايد طول مناسبي داشته باشد. تغذيه گروهي كره هاي از شيرگيرفته شده و يكساله خوب ميباشد بشرطي كه فضاي لازم ، تقريبا دو تا سه فوت ( 60 تا 90 سانتيمتر) به ازاي هر راس ، در اختيار آنها قرار داده شده باشد. اسبهاي بالغ بيشتر به صورت تك تك عادت به خوردن دارند.

اسبهاي پرخاشگر و ستيزه جو بيشتر از اسبهاي ترسو و كمرو سهم خواهند برد. بهتر اين خواهد بود كه از آخورهاي مجزا براي هر اسب و به فاصله حداقل 50 فوت ( 15 متر )  از يكديگر در نظر گرفته شود . اگر از آخورهاي مشترك استفاده ميشود ميزان آن بايد چند برابر تعداد اسبها در نظر گرفته شود و حداقل سه فوت ( 90 سانتيمتر) طول به ازاي هرراس براي به حداقل رساندن احتمال ايجاد جراحت در اسبهاي ترسو بوسيله اسبهاي ستيزهجو در نظر گرفته شود. طراحي آخورها نيز مهم است . آخور نبايد لبه هاي تيز يا محلهاي برآمده داشته باشد . اگر آخور خيلي پهن ميباشد ، اسبها زماني كه در حال خوردن از سويدورتر آن ميباشند با جراحاتي در ناحيه زانو مواجه خواهند شد . از طرف ديگر از آخورهاي باريك نيز نبايد براي اسبهاي شرور استفاده نمود ، زيرا اين آخورها به اين اسبها اجازه خواهدداد كه به تمامي خوراك به راحتي دسترسي داشته باشند. نتيجه اين كار بلع سريع خوراك براي هر دو گروه شرور و ترسو گشته و موارد سوء هضم ، كوليك و از پا افتادن حيوان را گسترش دهد. قرار دادن اشياء بزرگي همچون تخته هاي سنگ و يا تكه هاي بزرگ نمك ميتواند از سرعت بلع آنها جلوگيري نموده و از ايجاد اين موارد پيشگيري نمايد.

 

 

جايگاه بسته ( بكسهاي انفرادي )

از بكسهاي ( جايگاههاي) انفرادي به فراواني براي اسبها استفاده ميگردد. اين بكسها بايد به اندازه كافي بزرگ باشند تا اينكه اسبها بتوانند حركتهاي معمول خود را به راحتي انجام دهند و نيز دراز بكشند. توصيه ها براي اسبهاي كوچكتر ( نژاد هاي ورزشي ) بكسهايي با طول و عرض 12 × 12 فوت ( 6/3 × 6/3 متر ) ميباشد. ديوارها و درب بكسها بايد از بلندي مطلوبي برخوردار باشند تا اينكه از پريدن و نيز جنگ اسب با ديگر اسبها جلوگيري شود. بلندي توصيه شده 7 فوت ( 1/ 2 متر )   يا بيشتر ميباشد. اسبهايي كه در بكس نگهداري ميشوند از توجه خاصي برخوردار خواهند شد ، اين اسبها تميزتر و نيز قابل نمايشتراز آنهايي كه بصورت جمعي نگهداري ميشوند ميباشند و نيز خوراك آنها و نيز برنامه هاي تمريني آنها را بيشتر ميتوان مد نظر قرار داد ( پايش نمود ) . اين اسبها حداقل يك بار در روز به همراه مربي خود در پادوك و يا مرتع به تمرين مي پردازند ، سواري يا لنژ داده مي شوند ، يا بصورت مكانيكي قدم مي زنند. اسبهايي كه در بكس نگهداري ميشوند مستعد مبتلا به نقايص متفاوت ميباشند. برخي از عمومي ترين اين نقايص در ارتباط با ايجاد روحيه نااميدي ، خستگي ، يا عدم وجود مواد خشبي در جيره آنها ميباشد. رفتارهاي گريز، مانند ، سم كوبيدن ، زيگزاگ رفتن ، قدم رو كردن و لگد زدن ميباشد . زيگزاگ رفتن و قدم زدن در بكس ارتباط ويژه اي به از دست دادن امتياز وضعيت بدني در حيوان دارد. اين رفتارها در ارتباط با نااميدي در محيط بسته ميباشد و اگر اسب تمرين داده شود و در اين زمان به همراه ديگر اسبها به كارهاي اجتماعي بپردازد ممكن است ناپديد گردد . نقايص دهاني شامل خوردن موادي كه خوراك نميباشند ، جويدن دم يا يال ، جويدن آخور و مكيدن ميباشد. به نظر ميرسد كه اين نقايص در اسبهايي كه فرصتي براي چريدن ندارند بيشتر واقع ميگردد.

برخي از اينها را ميتوان حل نمود به شرطي كه مرتعي را براي اسب در اختيار گذارد ، علوفهبيشتري را در جيره گنجانيد ، برنامه ورزشي را نظم داد و بيشتر همراه اسب بود ، ولي برخيديگر را نميتوان از بين برد زيرا بصورت يك عادت براي اسب در آمده است .

 

درجه حرارت  داغ

اسبهايي كه اضافه وزن دارند مشكل پايين نگهداشتن  دماي بدن را در هواي داغ دارند. وزن اضافي نيز اثري منفي بر كارآيي دارد ، نتيجه آن افزايش ضربان قلب و ميزان تنفس و بالاتر رفتن غلظت لاكتات در پلاسما ، به انضمام استرس بيشتر ميباشد. بعلاوه تهيه مكان داراي سايه مناسب و داراي تهويه ، عادات خوراكدهي ميتواند تغيير يابد در هواي داغ براي كمك به خنك كردن اسب . تهيه آب كافي براي حيوان بسيار اهميت دارد چرا كه در اين هنگام مصرف آب تقريبا 4 برابر وقتي است كه هوا معتدل ميباشد. كمتر كردن مواد خشبي بخصوص گياهان خانواده لگومينه . بالاتر بودن پروتئين در گياهان لگومينه گرماي اضافي را در هنگام هضم ايجاد مينمايد. تغذيه بيشتر دانه ها و اضافه كردن چربي به تامين انرژي مورد نياز حيوان كمك ميكند . چربيها به اين علت ميتوانند مفيد باشند كه در هنگام هضم كمتر انرژي را بصورت حرارت توليد ميكنند ، در نتيجه باعث كاهش فشار حرارتي در اسب ميگردد. هميشه از تامين ميقادير مورد نياز و مناسب نمك براي حيوان مطمئين شويد.

 

سرد

در مقابل هواي سرد اولين سيستم دفاعي حيوان پوشش بلند روي بدن ميباشد. اسبهايي كه در جايگاههاي گرم نگهداري ميشوند يا توسط پتو يا جل پوشانيده ميشوند واجد چنين پوشش بلندي نميباشند، و اسبهايي كه در مناطق گرم پرورش داده ميشوند اگر به منطقه اي سرد برده شوند پوشش بدني بلندتري نسبت به آنهايي كه قبلا در آنجا پرورش داده شده بودند پيدا خواهند نمود. با پوشش زمستاني خشك حيوان تا 18 درجه فارنهايت ( حدود منفي 5/7 درجه سانتيگراد) را به راحتي تحمل مينمايد . پوشش زمستاني مرطوب تقريبا مفيد نميباشد و فقط تا درجه حرارت 59 درجه فارنهايت ( 15درجه سانتيگراد) را حيوان تحمل خواهد كرد. درجه حرارت 40- درجه فارنهايت( 40 – درجه سانتيگراد) را حيوان ميتواند تحمل نمايد به شرطي كه به هواي سرد عادت كرده باشد. اسبها وقتي با هم در يك جايگاه باشند ، به اطراف حركت خواهند نمود و از چربي بدن خود براي توليد انرژي و گرم نگهداشتن خود استفاده ميكنند . باد سرد اثر زيادي روي درجه حرارت خواهد داشت و به همين دليل بايد حيوان در معرض آن قرار نگيرد. دومين سيستم دفاعي بدن در  برابر سرما چربي بدن ميباشد. چربي نه تنها پوششي براي اسب ميباشد بلكه بعنوان مخزن توليد انرژي در حيوان محسوب ميگردد. يك اسب با امتياز وضعيت بدني 7 در زمستان مناطق سردبدون نياز به خوراك اضافي ميتواند زندگي نمايد. وقتي كه پوشش زمستاني حيوان خشكباشد انرژي مورد نياز ، يك افزايش 7/0درصدي به ازاي هر درجه حرارت زير 18 درجه فارنهايت ( 5/7 درجه سانتيگراد ) خواهد داشت. وقتي پوشش زمستاني مرطوب است ، اينمقدار افزايش به ازاي هر درجه فارنهايت 2% ميگردد. بهترين خوراكي كه ميتواند در اين وضعيت اضافه گردد مواد خشبي است ، بعلت اينكه با تخمير بوسيله ميكروبهاي سكوم مقدار بيشتري حرارت توليد ميگردد. اسبها ميتوانند در كمبود آب از يخ و يا برف مصرف داشته باشند و به زندگي خود ادامه دهند ولي انجام و تداوم اين كار باعث كاهش مصرف آب ميگردد كه ميتواند خود باعث كاهش مصرف ماده خشك  و در نتيجه كاهش وزن حيوان گردد. براي به حد متناسب رساندن مصرف آب بايد آب را با درجه حرارت 45- 65 درجه فارنهايت ( 2/7 تا 3/18 درجه سانتيگراد) در اختيار حيوان قرار داد.

 

عوامل موثر در خوراك دهي  مقدار

عوامل چندي وجود دارند كه ميزان مصرف را در حيوان تعيين ميكنند. اولين عامل در اين راستا نوع خوراك و مواد مغذي موجود در آن ميباشد ( مشخصات خوراك) . در خصوص تغذيه اسبها راهنمايي هايي بصورت عمومي و تحت  شرايط نرمال وجود دارد. برخي از اين توصيه ها و راهنمايي ها در زير آورده شده است:

  • كره اسبهايي كه كمتر از 6 ماه سن دارند 2 تا 4% وزنشان در روز ماده خشك دريافت مينمايند. اسبهاي مسن تر تقريبا 5/1 تا 2% وزن زنده آنها ماده خشك مصرف مينمايند.
  • هر سه پوند گراس سبز معادل يك پوند گراس خشك داراي ارزش ميباشد( نسبت 3به 1 ) . اسبهايي كه در مرتع تغذيه ميكنند 60 تا 100 پوند گراس را در روز مصرف مينمايند تا اينكه بتوانند مواد مغذي مورد نياز خود را تامين نمايند. به همين دليل مشكل باد كردن شكم و طبل مانند شدن شكم در اين حيوانات رخ خواهد داد.
  • جيره مصرف شده بايد حداقل داراي 50% علوفه باشد تا از عمل مناسب دستگاه گوارش بتوان اطمينان داشت. اگر شرايطي پيش آيد كه ناگزير به استفاده بيشتر از مخلوط دانه شديد برخي از دانه هاي پر حجم همچون يولاف را در كنسانتره بكار بريد. عموما بخش كنسانتره اي جيره براي اسبها و در مراحل مختلف زندگي و توليد متفاوت ميباشد كه بطور خلاصه ميتوان بصورت زير بيان نمود: براي اسبهاي بالغ  بدون كار و فعاليت از صفر تا 10 % ، 50 تا 70% براي كره هاي تازه از شير گرفته شده ، 50% براي اسبهاي يك ساله ، 30% براي اسبهاي دوساله كه بصورت سبك تمرين داده  ميشوند ، و 20 تا 70% براي اسبهايي كه در گروههاي كاري متفاوتقرار دارند.

 

 

 

دفعات خوراكدهي

اسبها طوري عادت كرده اند  كه اغلب مقادير كمي خوراك را در هر وعده دريافت نمايند. اگر امكان آن وجود داشته باشد ، علوفه را در تمامي مدت در دسترس حيوان قرار دهيد. اين كار نه تنها باعث ميگردد كه دستگاه گوارش بخوبي عمل نمايد ، بلكه زماني را كه حيوان صرف مصرف خوراك مينمايد و نيز عمل جويدن را  انجام ميدهد بالا ميبرد. اگر كنسانتره در تغذيه اسب بكار ميرود بر اساس يك حساب سرانگشتي بيش از 5/0% وزن بدن اسب را در هر نوبت نبايد در اختيار حيوان قرار داد. دليل آن اين است كه قندها و نشاسته بايد در روده كوچك هضم و جذب گردد. اگر مقادير زيادي خوراك  در يك زمان مصرف گردد ، مقدار زيادي از قندها و نشاسته بداخل سكوم وارد شده و وضعيت طبيعي آن را بر هم ميزند و در نتيجه حيوان كوليك گرفته و از پا خواهد افتاد.

مثالي از تنظيم دفعات خوراك دهي در زير آورده شده است:

وزن اسب 1000 پوند

2% وزن بدن = 20 پوند ( تخمين كل خوراك )

1% وزن بدن = 10 پوند (حداقل علوفه مصرفي )

5/0% از 1000 پوند وزن بدن مقدار كنسانتره = 5 پوند.

اين اسب بايد تقريبا 20 پوند خوراك را در هر روز مصرف نمايد ،  10 پوند از آن بايد از علوفه باشد. حيوان نبايد بيش از 5 پوند كنسانتره را در هر وعده مصرف نمايد ، پس بايد حداقل دو بار خوراكدهي در روز داشته باشيد. بالاتر بردن دفعات خوراك دهي بهتر است.

 

متعادل نمودن جيره براي اسبها

روشهاي زيادي براي متعادل نمودن جيره براي اسبها موجود ميباشد. اغلب روشها بر اساس آزمون و خطا انجام ميگيرد. بسياري از مالكين اسب دقت و دانشي در نحوه ساخت جيره هايي كه به اسبهاي خود ميدهند ندارند ، به همين دليل ترجيح ميدهند كه مخلوطهاي تجاري را مورد استفاده قرار دهند. در اين ميان مخلوطهايي كه توسط افراد قابل اعتماد ساخته ميشوند مناسب هستند. اگر شما فقط از چند اسب نگهداري  ميكنيد و مواردي را دال بر مشكوك بودن خوراك نميبينيد ميتوانيد از مخلوطهاي تجارتي براي رفع نياز حيوانات خود استفاده نماييد. ولي در هر حال شما نياز خواهيد داشت كه نسبت به همتراز بودن نيازهاي حيوان و خوراكي كه تهيه كرده ايد اطمينان حاصل نماييد.  قوانين عمومي را كه در اينجا آورده شده به دارندگان اسب كمك ميكند كه براي اسبهاي خود به موقع خوراك تهيه كنند و تصميمات عاقلانه اي در رابطه با تغذيه حيوانات خود داشته باشند:

  • اگر اين احساس را داريد كه حيوانات شما با كمبود ويتامين روبرو هستند مثلا خوراكهايي كه براي آنها تهيه كرده ايد كيفيت پاييني دارد و يا حيوانات تحت استرسهاي متفاوت قرار دارند ، از يك مخلوط ويتاميني حاوي ADE را كه براي گاوها نيز استفاده ميشود را ميتوانيد به مخلوط خوراك آنها اضافه كنيد ، مقدار اضافه شده ميتواند تا 5 پوند در تن باشد. اگر كره اسبها را نيز پرورش ميدهيد ميتوانيد از مكملهاي ويتامين B در جيره هاي مربوط به اين دسته از حيوانات اضافه كنيد تا از رشد مناسبي برخوردار گردند . جدول 7 فهرستي از ويتامينهاي مورد نياز اسبها را آورده است . توجه داشته باشيد كه بيش از نياز ويتامين را در جيره هاي اسبها مصرف نكنيد.
  • دانه ها معمولا داراي فسفر بالا ، كلسيم پايين ميباشند. علوفه خانواده لگومينه از نظر كلسيم غني و از نظر فسفر فقير ميباشند. گراسها نيز بصورت خشك داراي نسبت مناسبي از كلسيم و فسفر هستند ، ولي در مقايسه با نيازهاي اسبهاي دوساله و آبستن و نيز ماديانهاي شيرده فقير ميباشند. اكثر جيره هاي تجارتي نسبت كلسيم و فسفري را كه رعايت مينمايند 1 به 1 است . بنابراين ، اگر جيره اي فقط از يونجه تشكيل شده باشد شما نسبت نامناسبي از اين دو عنصر را خواهيد داشت و نياز به مكملهايي داريد تا بتواند ميزان فسفر را در جيره بالا ببرد. جدول 5 فهرستي از خوراكها را كه براي متعادل نمودن نسبت كلسيم و فسفر در جيره ها بكار برده ميشوند را نشان ميدهد.
  • از نمكهاي مواد معدني كمياب بايد به ميزان 1/0% در تن استفاده شود.
  • اگر از نمكهاي مواد معدني در كنسانتره استفاده ميكنيد ، براي يكنواخت كردن و بهم پيوستن دانه ها و ذرات مكمل ميتوانيد از ملاسها استفاده كنيد. يا اينكه از خوراكهاي پلت شده استفاده كنيد. مقدار ملاس اضافه شده به جيره نبايد بيش از 7% باشد تا از ماسيدن آن در هواي سرد جلوگيري شود . اكثر كنسانتره هاي تجارتي حاوي 5 تا 10 % ملاس ميباشند.
  • از امتياز وضعيت بدني براي ارزيابي نحوه خوراك دهي استفاده كنيد. اگر اسبي لاغر شد نسبت به افزايش بخش كنسانتره اي خوراك آن اقدام كنيد و اگر اسبي چاق گشت ازكل خوراك و يا بخش كنسانتره اي آن كم كنيد.
  • اگر از كنسانتره اي با كيفيت عالي استفاده ميكنيد قائدتا حجم كم آن باعثبالا رفتن حس خستگي و بيكاري در حيوان شده و احتمال جويدن چوب و مواد خارجي در حيوان بالا ميرود.
  • بيشتر جيره ها وقتي بهترين ميباشند كه خيلي ساده باشند. افزودن دانه ها مختلف و نيز استفاده از مكملهاي متفاوت در جيره نياز نميباشد ، چرا كه هم غير اقتصادي ميباشد و هم امكان ايجاد خطر نيز بالا ميرود.
  • انرژي جيره به بهترين وجه توسط دانه ها تامين ميگردد ، و پروتئين مورد نياز نيز توسط علوفه خانواده لگومينه يا مكملهاي پروتئيني تامين ميشوند.
  • بخاطر داشته باشيد ، يك جيره مخلوطي از كنسانتره و علوفه ميباشد كه در يك روز بايد در اختيار حيوان قرار گيرد.

عموما زماني كه از خريد اقلام خوراكي بحث ميشود ، ابتدا به ساكن مساله خريد مكمل پروتئيني مطرح ميشود چرا كه گرانترين بخش جيره همين بخش تامين كننده پروتئين ميباشد. سپس منابع مناسب انرژي را بايد مورد بررسي قرار دهيد ، و اگر محدوديتي در اين مورد داريد نسبت رفع محدوديت و نيز جايگزين نمودن خوراكها براي تامين نيازهاي مربوط به انرژي و پروتئين اقدام نماييد. بعد از آن نسبت به تامين مكملهاي مواد معدني كه تاثير سوعي بر مواد پروتئيني و انرژي زا نداشته باشند اقدام كنيد. جدول 1 فهرستي از نيازهاي مربوط به اسبهاي در حال رشد را آورده است. جدول 2 نيز درصد پروتئين خام مورد نياز براي كلاسهاي مختلف اسب را ليست كرده است. در جدول 3 فهرستي از نيازهاي مربوط به كلسيم و فسفر را براي كلاسهاي مختلف اسب آورده شده است. جدول 4 نيازهاي اسبهاي بالغ را به انرژي درج نموده است. جدول 5 سطوع مربوط به مواد مغذي معمول را بعنوان راهنما داده است. اين جداول براي متعادل نمودن جيره براي اسبها در كلاسهاي مختلف با استفاده از روشهاي متداول جيره نويسي بكار ميرود.

 

روش اول . روش تقريبي

مثال : براي اسبي در سن دوسالگي به وزن 1100 پوند ، و كار متوسطي ( نيمه استقامت ) شامل دو ساعت آهسته دويدن به انضمام دو مايل بصورت مجزا و ظرف 45 دقيقه مسابقه دادن جيره اي را ميخواهيم فرموله نماييم.

 

 

 

 

مرحله اول:

تعيين مواد مغذي مورد نياز اسب با اين مشخصات.

1ـ كل خوراك مورد مصرف ـ اين مقدار بايد بين 5/1 تا 2 % وزن حيوان باشد . براي شروع كار( در رنج بين 16 تا 22 پوند مقدار ميانگيني با تمايل به بيشتر را ما انتخاب كرده ايم) خوراك مصرفي را 20 پوند در نظر ميگيريم.

2ـ تعيين پروتئين خام ـ از جدول 2 مقدار پروتئين خام مورد نياز حيوان را تعيين ميكنيم كه 10% ميباشد ، اگر مقدار خوراك را 5/1% وزن  بدن در نظر گرفته ايد مقدار پروتئين خام بصورت زير ميشود.

20 پوند × 10% = 2 پوند پروتئين خام نياز ميباشد.

3ـ تعيين انرژي قابل هضم ـ با استفاده از جداول 1 و 4 نيازهاي مربوطه 5/16 ( نياز مربوط به نگهداري ) + 54/12 ( توسط جدول 4 بخش كار : 57/0 × 11 × 2 ) = 04/29 مگاكالري انرژي قابل هضم تعيين ميگردد.

 

مرحله دوم:

بعلت اينكه اسب در حال كار ميباشد ، ميتوان حدس زد كه براي تامين نيازهاي مربوط به انرژي جيره بايد داراي 50% كنسانتره باشد. بقيه جيره را نيز بخش خشبي و يا علوفه اي جيره تشكيل ميدهد. براي شروع خوراكدهي 10 پوند علوفه خشك مصرف ميگردد كه ميزان مواد مغذي تامين شده توسط آن بايد محاسبه گردد. ميتوانيم براي تامين اين بخش ( بخش علوفه اي ) از مخلوط يونجه و علف باغ به نسبت 50 : 50 استفاده كنيم.

10 lb. hay       16.0% +         = lb.

x               10.1%           CP

2

 

توجه : اعداد 16 + 1/10 پروتئين خام مربوط به يونجه و علف باغ از جدول 5 استخراج شده است . اين دو عدد با هم جمع شده و بر 2 تقسيم  ميشود بدليل اينكه نسبت اين دو خوراك 50 : 50 ميباشد.

10 پوند علف خشك × 13% ( ميانگين روند شده است ) = 3/1 پوند پروتئين خام

10 lb. hay                       = Mcal of

1.04 + 0.94

x                                   DE

2

توجه : 04/1 + 94/0 انرژي قابل هضم يونجه و علف باغ ميباشد كه از جدول 5 استخراج شده است كه سپس تقسيم بر 2 ميگردد.

  • پوند × 99/0 = 9/9 مگا كالري انرژي قابل هضم

 

مرحله سوم:

تعيين مقدار نياز حيوان كه توسط بقيه جيره ( بخش كنسانتره اي) تامين ميگردد.

DE=29.04                                                    نياز

بخشي كه توسط علوفه تامين شده   9.90  مگاكالري انرژي قابل هضم كه بايد  19.14   توسط كنسانتره تامين گردد.

 

دانه اي كه داراي بيشترين مقدار انرژي ميباشد ذرت است با 75/1 مگاكالري به ازاي هر پوند آن. بنابراين ، با اختصاص دادن 11 پوند از اين  دانه انرژي مورد نياز براي حيوان تامين ميگردد. 11 پوند ذرت را ميتوان بجاي 10 پوندي كه از قبل بايد اختصاص مييافت ميتوان بكار برد.

  • پوند ذرت × 75/1 = 24/19 مگاكالري

پروتئين خام ـ براي اينكه بتوان مقدار انرژي مورد نياز حيوان را تامين نمود بايد به ميزان بيشتري دانه ( 11 پوند بجاي 10  پوند ) مصرف نمود. بدين ترتيب براي تامين پروتئين بايد مجددا جيره را تنظيم نمود. به همين دليل مقدار پروتئين خام مورد نياز بصورت زير محاسبه ميشود:

21 پوند خوراك × 10% = 1/2  پوند پروتئين مورد نياز – 3/1 پوند پروتئين خام تامين شده توسط علوفه = 8/0 پوند پروتئين خام توسط بخش كنسانتره اي  بايد تامين شود. با توجه به اينكه مقدار كل خوراك 21 پوند بوده مقدار 8/0 پوند پروتئين خام معادل 2/7 % ميگردد. اين بدان معني است كه كنسانتره بايد حداقل 2/7 % پروتئين داشته باشد. همه دانه هايي كه در تغذيه اسب ميتوانند شركت داشته باشند بالاتر از اين مقدار پروتئين خام دارند به همين دليل نيازي به داشتن مكمل پروتئيني در جيره نميباشد.

11 پوند ذرت × 9/10% پروتئين خام مربوط به ذرت = 2/1 پوند پروتئين خامي كه توسط 11  پوند ذرت تامين ميگردد.

كل جيره حاوي 2/1 پوند پروتئين خام ( تامين شده توسط بخش كنسانتره اي جيره )+ 3/1 پوند پروتئين خام علوفه = 5/2 پوند پروتئين خام خواهد داشت. براي پايين آوردن ميزان پروتئين خام ميتوان از علوفه خشكي با كيفيت پايين تر استفاده نمود.

اضافه بودن 4/0 پوند پروتئين خام آنقدر زياد نيست كه بخواهيم اين كار را انجام دهيم. در حقيقت بالاتر بودن پروتئين خام در چنين جيره هايي به دليل اينكه هميشه مقدار پروتئين خامي كه براي دانه ها در جداول آمده است با وضعيت اتفاق افتاده در حقيقت مطابق نميباشد ، وضعيت خوبي است كه  ميتواند اطمينان ما را براي تامين نيازهاي حيوان بالا ببرد. بدين ترتيب در جيره خواهيم داشت :

   DE  CP
10 lb. hay  9.90  1.3
11 lb. corn  19.24  1.2
 21 lb 29.14 Mcal 2.5 lb.

 

مرحله چهارم:

ميزان كلسيم ( Ca ) و فسفر ( P ) جيره و نسبت آنها در جيره نيز بايد طبق جداول نياز ( 3 و 4 ) باشد.

كلسيم :

ذرت = 05/0 % × 11 پوند = 0055/0 پوند  علوفه خشك = 5/1% + 35/0 % = 925/0 %  925/0 % × 10 پوند = 0925/0 پوند  كل كلسيم:

0055/0 پوند + 0925/0 پوند = 098/0 پوند  اين مقدار معادل 476/0 % در كل جيره ميباشد.

 

فسفر:

ذرت = 6/0% × 11 پوند = 066/0 پوند فسفر  علوفه خشك = 25/0% + 31/0% =28/0% فسفر  10 پوند × 28/0% = 028/0 پوند فسفر  كل فسفر :

066/0 پوند + 028/0پوند = 094/0  پوند فسفر كه معادل 44/0% در كل جيره ميباشد.

ميزان كلسيم و فسفر كه توسط جيره تامين شده نسبتي بصورت ( 1: 07/1 ) دارد كه با توجه به نيازهاي مربوط به اين عناصر و استخراج شده از جدول 3  ( 45/0 براي كلسيم و 35/0 درصد براي فسفر ) مناسب ميباشد. براي بالا بردن اطمينان ميتوان از دي كلسيم فسفات بصورت سرك ( اضافه بر نياز مربوط به ماده خشك مصرفي ) براي بهبود نسبت كلسيم به فسفر و نيز نمكهاي مواد معدني كم نياز ( كمياب ) استفاده نمود.

 

مرحله پنجم:

زماني كه جيره بر اساس ماده خشك فرموله شد بايد آن را بصورتي كه بتوان در اختيار حيوان قرار داد ( as-fed ) تبديل نمود . از جدول 5 براي اين منظور ميتوان استفاده نمود.

  • of         hay      x          100      =          11.2     lb.        hay

0.89 (% moisture in hay)

  • of         corn    x          100      =          12.5     lb.        corn

0.88 (% moisture in corn)

بدين ترتيب مقدار خوراكي كه بايد در يك روز  در اختيار اسب قرار گيرد 7/23 پوند ميباشد.

 

 

روش دوم . مربع پيرسون

روش ديگر آزمون و خطا كه ميتوان بوسيله آن جيره را براي حيوان فرموله نمود اين روش است. در اينجا از همان خوراك هايي كه در مثال قبل استفاده شد استفاده ميكنيم:

 

مرحله اول:

تعيين ميزان نياز حيوان به مواد مغذي. از مساله قبل نيازها مشخص شده  اند كه عبارتند از :

پروتئين خام 10% ، انرژي قابل هضم 04/29 مگاكالري ، و 21 پوند خوراك مصرفي.

 

مرحله دوم:

با تقسيم كل انرژي ( مگاكالري)  بر مقدار جيره ( پوند ) = ميزان انرژي مورد نياز جيره ( مگاكالري بر پوند)  بدست ميĤيد .

21/(04/29 )= 38/1 مگاكالري بر پوند).

ميزان پروتئين خام جيره نيز 10% ميباشد .

 

مرحله سوم :

در اين مرحله مربع را تشكيل داده و آن را حل ميكنيم.

Mcal (hay) 0.99                                                  0.37 parts hay

 

1.38

Mcal                                (grain) 0.39                                  parts

1.75                                                                grain

 

براي تشكيل مربع ، مقدار عددي انرژي مورد نياز جيره را در بخش مركزي مربع قرار دهيد.

سپس مقدار عددي انرژي مربوط به علوفه خشك و دانه را نيز در گوشه هاي بالايي و پاييني و در سمت چپ مربع قرار ميدهيد و بصورتي كه در بالا آورده شده بصورت ضربدري از هم كم كنيد ( كم كردن بصورت جبري نيست و از لحاظ نمودن علامت منفي خودداري ميشود). اعداد حاصل از عمل تفريق را بصورتي كه فلش نشان داده شده است در گوشه سمت راست قرار دهيد. براي كامل نمودن محاسبه ، مقدار 37/0 را بر 76/0 ( جمع دو عدد حاصل از تفريق كه در سمت راست قرار گرفته اند) تقسيم و در 100 ضرب كنيد تا عدد 7/48% كه درصد علوفه خشك در تركيب ( كل جيره تركيبي از علوفه خشك و دانه ميباشد) بدست آيد . با ضرب نمودن عدد حاصل در 21 ( پوند كل جيره ) = 2/10 پوند ، مقدار علوفه خشك در جيره مشخص ميگردد. همين عمل را براي بدست آوردن مقدار دانه بكار رفته در جيره انجام دهيد. پس خواهيم داشت :

( 0/39 / ( 0/76 ) ) ×  100 = % 51/ 3

مقدار دانه بكار رفته در جيره  8/10 = 21 × 3/51

براي بدست آوردن تركيب مناسب براي رسيدن به پروتئين خام مورد نياز همين كار را انجام دهيد. مقدار پروتئين خام مربوط به دانه ذرت 9/10% و از آن علوفه خشك 13% ميباشد ولي ما مقدار مورد نيازمان در جيره 10% ميباشد. در اينجا بدليل اينكه هر دو خوراك مقدار پروتئين خامشان از مقدار مورد نياز جيره بالاتر ميباشد نميتوان از مربع استفاده نمود.

همچون مثال قبلي مقدار كلسيم و فسفر جيره بايد تنظيم گردد. براي رفع نيازها ميتوان از همان خوراكهاي قبلي ميتوان براي تامين نيازهاي حيوان  استفاده نمود. از مربع پيرسون ميتوان براحتي براي تعيين ميزان پروتئين خام در مخلوط كنسانتره هاي تجاري خريداري شده و نيز تعيين ميزان علوفه مورد نياز براي تامين نيازهاي حيوان به همراه كنسانتره استفاده نمود. مثلا : شما كره اسبهاي از شيرگرفته خود را با علوفه 13 % پروتئين خام تغذيه ميكنيد و نياز داريد كنسانتره اي خريداري كنيد كه مقدار پروتئين كل جيره را به 16% برساند. مربع را به صورت زير تشكيل ميدهيد:

% CP (hay) 13                                               2 parts hay

 

 

% CP (grain) 3                                  parts

18                                                       grain

 

از مربع بالا نتيجه ميگردد كه كنسانتره اي كه بايد براي رسيدن به پروتئين خام معادل 16% خريداري شود بيش از اين مقدار بايد پروتئين خام داشته باشد مثلا 18% . با محاسبه مربع بالا به اين نتيجه ميرسيم كه به ازاي 2 قسمت علوفه خشك  بايد 3 قسمت كنسانتره مصرف نمود تا جيره را بتوان  متعادل نمود. در صورتي كه شما بخواهيد از علوفه بيشتري براي بالا بردن مواد خشبي در جيره استفاده كنيد بايد كنسانتره اي را خريداري كنيد كه مقدار پروتئين خام آن بيشتر از مقدار بالا باشد.

روش سوم . روش حل معادلات چند مجهولي

اگر شما از نظر رياضي قوي ميباشيد ميتوانيد از اين روش استفاده كنيد. مزيت اين روش در اين است كه در يك زمان شما معادلاتي را براي متعادل نمودن انرژي و پروتئين خام  ايجاد ميكنيد. عيب اين روش ، داشتن راه حلهاي گاها پيچيده رياضي است كه ممكن است جوابهايي را كه از نظر شما مطلوب نميباشند را بدست دهد. مثلا ممكن است كه به شما گفته شود تغذيه 2 پوند علوفه خشك و 18 پوند كنسانتره ميتواند براي حيوان خطر ناك باشد حتي اگر از نظر رياضي مقادير دلخواه شما تامين شده باشد. در چنين شرايطي شما نيازخواهيد داشت كه خوراكهايي را كه مورد استفاده قرار ميدهيد تغيير دهيد تا به نتيجه مطلوب برسيد. مثلا : خوراك يك كره اسبي كه درحال از شيرگيري ميباشد ( 6 ماهه ) كه در هنگام بلوغ 1320 پوند وزن دارد ، تشكيل شده از ذرت ، كنجاله سويا ( SBM ) ، علوفه خشك ( 50 : 50 از علف باغ – يونجه در اواخر گلدهي ) ، و ملاس ( براي نگهداري SBM و مواد معدني به مخلوط دانه ) .

 

مرحله اول :

نيازها = 9/16 مگاكالري ( جدول 1 ) و 16% پروتئين خام ( جدول 2 ) .

كل جيره 5/11 پوند ( يك كره اسب در اين سن بايد 500 پوند وزن داشته باشد كه 3/2 % وزن آن معادل 5/11 پوند ميگردد).

مقدار ملاس در مخلوط دانه ها 5% ميباشد ، و دانه ها بايد 50% كل جيره باشد . بنابراين ، 5% × 6 ( روند شده به طرف بالاي عدد 75/5 ) = 3/0 پوند ميگردد كه مقدار 44/0  مگاكالري انرژي براي حيوان تامين مينمايد. مقدار پروتئين خام تامين شده توسط ملاس كم ميباشد و به دليل كيفيت ضعيف آن ميتوان از اين مقدار صرفنظر نمود.

تنظيم نيازها مقدار انرژي مورد نياز پس از كسر تامين شده توسط ملاس46/16 كالري خواهد شد. 43/16 % پروتئين خام ( درصد پروتئين خام مورد نياز در 2/11 پوند براي داشتن 16% پروتئين  خام در 5/11 پوند . وقتي كه ملاس به آن افزوده گردد = 5/11 × (( 2/11 )/16 ).

2/11 پوند كل جيره ( با كسر ملاس )    مگاكالري درپوند 4696/1=(2/11/( 46/16))

 

مرحله دوم:

مقادير بدست آمده را براي 100 پوند تنظيم ميكنيم   X  = علوفه خشك ، Y = ذرت ، و Z = كنجاله سويا  معادلات بصورت زير تشكيل ميگردد:

A: X + Y + Z = 100

B: 0.97X + 1.75Y + 1.63Z = 146.96

( در اين معادله مگاكالري در هر پوند  براي هر يك از  خوراكها و كل انرژي مورد نياز در 100 پوند ميباشد).

C:0.125X + 0.109Y + 0.509Z = 16.43

( در اين معادله سطوح پروتئين خام به ازاي هر پوند از هر خوراك و كل جيره در 100 پوند ميباشد).

مرحله سوم:  حل معادلات

 

Eq B 0.97X + 1.75Y + 1.63Z = 146.96

Eq A x 0.97= Z0.97+ Y 0.97+ X 0.97 =  97.00

Eq D                Y + 0.66Z  0.78  =  49.96

 

 

Eq C 0.125X + 0.109Y + 0.509Z = 16.43

Eq A x .125= Z0.125+ Y 0.125+ X 0.125= 12.50

Eq E                  0.016Y + 0.384Z –  =  3.93

 

 

Eq D x 0.384 0.2995Y + 0.2534Z = 19.18

Eq E x 0.66=-0.0105Y + 0.2534Z =  2.59

Subtract                      Y 0.3100 = 16.59

  • = 53.52

 

 

Using      0.78(53.6) + 0.66Z = 49.96

Eq D            41.8 + 0.66Z = 49.96

0.66Z = 49.96 – 41.8

0.66Z             =             8.16

  • = 12.36

 

 

Using Eq A       X + 53.52 + 12.36 = 100

 

X = 34.12 مرحله چهارم:  بعد از  حل معادلات و تعيين مقادير مجهول مقادير Y ، X و Z را در واحد پوند و به ازاي هر روز تغيير ميدهيم. سپس مواد معدني را بر اساس خوراكي كه براي حيوان در آخور ميريزند

( asfed ) تعيين ميكنيم.

  Lb. dry  DE

Mcal

CP  lb.  Ca  lb.  P  lb.  Lb. as fed
 Hay  3.8  3.67 0.48 0.0312 0.0103  4.3
Corn  6.0  10.5 0.65  0.003  0.036  6.8
SBM  1.4  2.28 0.71 0.0043 0.0098  1.6
 Mol  0.3  0.44  0.0 0.0032 0.0005  0.4
  11.5 16.91 1.84 0.0417 0.0565  13.1

 

كلسيم مورد نياز = 04165/0 پوند تقسيم بر 5/11 پوند = 36/0% ( مقدار مورد نياز از جدول 3 ، 7/0% ميباشد).

007/0 × 5/11 = 0805/0 پوند . كل نياز منهاي 04165/0 كه از مقادير بالا تامين ميگردد 03885/0 پوند ميگردد كه بايد براي متعادل نمودن جيره بايد به آن اضافه گردد.

مقدار فسفر = 05651/0پوند تقسيم بر 5/11 پوند = 49/0% ( مورد نياز از جدول 5 معادل 5/0% ميباشد).

005/0 × 5/11 = 0575/0 پوند كل نياز منهاي 05651/0 از جيره بالا تامين ميشود و  باقيمانده

0014/0 پوند ميباشد كه براي متعادل نمودن جيره بايد به آن اضافه نمود.

اگر 1/0 پوند سنگ آهك پودر شده و 03/0 پوند دي كلسيم فسفات به جيره بالا اضافه كنيد ، 0432/0 پوند كلسيم و 0056/0 پوند فسفر خواهيد داشت. اين مقادير ميتوانند مقدار مواد معدني مورد نياز حيوان را متعادل نموده و نسبت كلسيم به فسفر را 3/1 : 1 كه قابل قبول ميباشد برساند.

مرحله پنجم :

مخلوط كنسانتره را براي 1 تن در نظر ميگيريم. براي پيدا كردن درصد هر يك از اجزاء كنسانتره از وزن بصورت asfed استفاده ميكنيم تا اينكه در موقع خريد اقلام مورد نياز دچار اشتباه نشويم. وزن  كل كنسانتره معادل 82/6 ( ذرت ) + 55/1 ( كنجاله سويا ) + 4/0 ( ملاس ) + 1/0 ( كلسيم ) + 03/0 ( فسفر ) = 9/8 پوند ميباشد.

ذرت :

6.82 lb. / 8.9 = 76.6% x 2,000 lb. = 1,533 lb.

كنجاله سويا:

1.55 lb. / 8.9 = 17.4% x 2,000 lb. = 348.3 lb.

ملاس :

0.4 lb/8.9 = 4.5% x 2,000 lb. = 89.9 lb.

پودر سنگ آهك:

lb/8.9 = 1.1% x 2,000 lb. = 22.5 lb.

دي كلسيم فسفات:

0.03 lb/8.9 = 0.33% x 2000 = 6.7 lb.

جدول 8 جيره هاي متعادل شده براي سطوع مختلف پروتئين را نشان ميدهد. بعلاوه فهرستي از مواد مغذي ، ويتامينهايي كه ممكن است به جيره اضافه گردد در صورت كمبود هاي احتمالي در اين جدول موجود ميباشد. همچنين توصيه هايي در مورد نمكهاي معدني و داراي كلسيم و فسفري كه در دسترس شما ميتواند وجود داشته باشد آورده شده است.

 Table 8. Balanced Rations for Different Protein Levels.
 Feedstuff  Crude Protein
  10% %21 %21 %41 %41 %61 %61 %61 %81 %81
 Corn 50.0 50.0 82.0 51.0 26.0 50.0 23.0 67.0 23.0 53.0
 Oats 42.0 35.0  — 27.0 53.0 18.0 48.0  — 44.0 12.0
 Soybean Oil Meal  — 6.5 11.0 14.0 13.0 24.0 21.0 23.0 25.0 27.0
 Molasses 5.0 7.0 5.0 5.0 5.0 5.0 5.0 6.75 5.0 5.0
Ground Limestone 1.0 1.0 1.25 1.0 1.0 1.0 1.0 1.25 1.0 1.0
Dicalcium  Phosphate 1.0  — 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0
 TM Salt 1.0 0.5 0.75 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0 1.0

 

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *